محل تبلیغات شما



حتما شده به یک اداره دولتی یا غیر دولتی مراجعه کرده باشید و ببینید کارمندی که باید کار شما رو راه بندازه داره یه کار دیگه انجام میده و یا مثلا میگه برو فردا بیا در صورتیکه میتونه کار شما رو خیلی راحت انجام بده و فقط بخاطر اینکه حال نداره یا یه کار دیگه داره انجام میده شمارو می پیچونه یا حتما شده برای خرید نون به نانوایی رفتید و بعد از کلی توی صف ایستادن نونوا یه نون سوخته بهتون تحویل میده و یا تو یه خیابون که عرضش سه تا ماشین بیشتر نیست، یه ماشین که طبق معمول پارکه و یه ماشین دیگه میاد دوبله پارک میکنه در حالیکه میتونه بره چند متر جلوتر پارک کنه و باعث ایجاد یه ترافیک سنگین نشه ولی از روی خودخواهی و بدون توجه به ترافیکی که ایجاد میکنه، دقیقا جلوی مکان مورد نظرش پارک میکنه. و یا موقع برگشت از محل کار به خونه تو مترو خسته و کوفته نشستی و یه آدمِ از خدا بی خبر شروع میکنه با صدای بلند تلفن صحبت کردن و خیلی از موقعیت های مشابه دیگه که تبدیل شده به ناهنجاری های معمول جامعه ولیکن موضوع بحث من اینه که چند نفرمون اعتراض میکنیم، چند نفرمون به این افراد تذکر میدیم و در برابر این ناهنجاری ها مقاومت می کنیم؟
به نظر من این حق الناسه که اون کارمند کار ارباب الرجوع رو انجام نمیده و یا اون نونوا یه نون سوخته میده دست مشتری و اون آقایی که دوبله پارک میکنه، همه و همه دارن حق افراد دیگه رو ضایع می کنن و اینقدر این حق خوری زیاد و عادی شده که یا ما به راحتی از کنارشون رد می شیم و یا این رفتارهای بد اجتماعی رو تحمل میکنم .
حتما خیلیا میگید برو بابا دلت خوشه، اعتراض کنیم که چی بشه؟صدامون به کجا میرسه آخه؟ یه دوستی بهم میگفت یه بار تو همچین موقعیتی قرار گرفته و توی بانک شروع کرده به اعتراض کردن و در نهایت محکوم شده. هم رئیس بانک بهش خورده گرفت که چرا جو بانک رو بهم می ریزه و هم مشتریان دیگه بهش گفتن یکم صبور باش برادر!!! واقعا باید به حال مردمی که این رفتار رو تحمل میکنن و جیکشون در نمیاد افسوس خورد. در مواقع دیگه همچنان یقه پیراهن پاره میکنن که ما از انقلابیون هستیم و زیر بار زور نمی رویم ولی در عمل یه کارمند دون پایه بهشون زور میگه و اونها نه تنها اعتراض نمی کنند بلکه به اعتراض کننده دیگر هم خورده میگیرند و او را به صبر و بردباری دعوت می کنند.
من کاری به این جماعت بی تفاوتِ مدعیه نان به نرخ روز خور ندارم و اعتراض خودم رو با صدای بلند اعلام میکنم و از هیچ نمی ترسم. اعتقاد دارم که اعتراض من هر چند کوچک ولی تاثیر گذار خواهد بود. اگر این اعتراض ها زیاد شود مطمئنا تاثیر گذار خواهد بود.
دانشجو که بودم روزی با یکی از همکلاسی هام به یکی از بانک های دولتی واقع در خیابان کارگر شمالی رفتم برای پرداخت جریمه خودرو و مدت زیادی منتظر بودیم تا نوبتم شود و متوجه موضوع عجیبی شدیم که کارمندان اون شعبه وقت خود را صرف کارهای حاشیه ای و خوش و بش کردن و تلفن های طولانی و. می کردند و دیگر تحمل این موضوع برایم سخت شد و با دوستم طرح یه اعتراض هدفمند رو چیدیم. ابتدا تظاهر کردیم که باهم غریبه ایم و از هم دور نشستیم. بعد از چند دقیقه بلند شدم و سراغ معاون شعبه رفتم و اعتراض خودم رو ابراز کردم ولیکن معاون بانک گفت که کارمندان ما در اسرع وقت کار همه مشتریان را انجام می دن و کوتاهی ازشون سر نمیزنه و من در جوابش محکم گفتم که ولی ظاهر قضیه چیز دیگه ای رو نشون میده و من برای پرداخت یک قبض سه ربع ساعت نشستم در صورتیکه تعداد زیادی مشتری داخل بانک نیست. خلاصه یه تذکر سطحی به کارمندان داد از اونا خواست که کار من رو راه بندازن. هدایت شدم به سمت یکی از باجه ها. حالا نوبت همکلاسیم بود که طبق نقشه مون که مطابق میلمون داشت پیش می رفت بیاد و اعتراض دوم را بیان کنه. همین که من نشستم اون که هیکلی درشت تر از من و ظاهری همچون برادران بسیجی و سپاهی داشت فریاد اعتراض خودش رو بلند کرد و گفت آهاااای حتما باید صدامون دربیاد تا کارمون رو راه بندازین؟ چرا هرکی کار خودش رو درست انجام نمیده و با یک باج سبیل میخواد همه چیز رو ماس مالی کنه. رئیس بانک متوجه سر و صدا شد و سریع خودش رو به باجه ما رسوند و قضیه رو جویا شد و بعد از شنیدن قضیه خیلی ناراحت شد و شروع کرد از ما دلجویی کردن و خیلی معذرت خواهی کرد و گفت حتما به این موضوع رسیدگی میکنه. در خلوت به ما گفت که شما اولین نفراتی نیستید که این قضیه رو میگید و چند نفری هم اعتراض های پراکنده ای داشتن ولی من زیاد جدی نمی گرفتم ولی امروز فهمیدم که مشکل از من و کارمندای منه. وقتی از اون بانک اومدیم بیرون احساس غرور می کردیم.
من از اینجا میخوام از همه شما که دارید این متن رو میخونید خواهش میکنم که نسبت به این رفتارهای اشتباه و به ظاهر عادی جامعه بی تفاوت نباشید و اعتراض خودتون رو بدون هیچ ترسی بیان کنید حتی اگه از جانب همه سرزنش بشید. مهم اینه که پیش وجدان خودتون سرتون بالاست.
امیدوارم این فرهنگ اعتراض (البته اعتراض درست و مؤدبانه نه با پرخاشگری و بی ادبی و بی احترامی) تو جامعه ما جا بیفته و یاد بگیریم که بی تفاوت نباشیم و به نسل آیندمون یاد بدیم که این رفتارها درست نیست و یه جور حق خوری. در واقع حق الناسه و خدا هیچ وقت از حق بندگانش نمیگذره.
گاهی گوشزد کردن این موضوع که کار شما اشتباهه و در واقع باعث ضایع شدن حق دیگران میشه بسیار بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
یا علی!


هیچ کس از ناشناخته ها نمی ترسه؛
چون هر کسی قادره هر چیزی رو که میخواد و لازم داره، بدست بیاره؛
ما فقط می ترسیم چیزی رو که داریم از دست بدیم؛
چه زندگیمون چه مزرعه مون.
اما موقعی که بفهمیم سرگذشت ما و سرگذشت دنیا، هر دو رو یه دست نوشته، ترسمون رو از دست میدیم.

کیمیاگر - پائولو کوئیلو


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه حضرت امام سجاد (ع) اردستان